فقط به یک چیز نیاز است و آن هم شهامت توقف بی شعور بودن است که خب البته مشکل ترین بخش ماجرا هم همین جاست.( صفحه 24 کتاب)
اگر بیشعورها عاشق میشوند فقط به یک دلیل است:می خواهند در هیچ چیز کم نیاورند از جمله عشق( صفحه 29 کتاب)
اگر بیشعوری، تنها دشمنت خودت هستی و تنها کسی هم که میتواند بیشعوری را از بین ببرد خود تو هستی.( صفحه 36 کتاب )
بیشعوری مرض وقاحت و سوء استفاده از دیگران است.( صفحه 58 کتاب)
یک دلیل ساده گرایش آدمها به بیشعوری این است که با بیشعوری زودتر میتوان به هدف و منظور رسید.( صفحه 62 کتاب)
بیشعورها ذاتاً اهل رها کردن نیستند و اصولاً نمیتوانند چیزی را از دست بدهند.( صفحه 73 کتاب )
بیشعورها حتی بعد از مرگشان هم بیشعور باقی میمانند. هیچ بلایی خانمانسوزتر از بیشعوری نیست ( صفحه 104)
بیشعورهای مدنی شاید خطرناک ترین نوع بیشعورها برای جوامع مدنی باشند.( صفحه 112 کتاب )
مهمترین عامل آلودگی تجارت به بیشعوری رابطه تنگاتنگ آن با صنایع نظامی است.( صفحه 152 کتاب )
واقعیت تلخ آن است که بوی گند بیشعوری از سراسر دنیای ما به مشام میرسد. و اگر برای زدودن آن کاری نکنیم به فاجعه خواهد انجامید فاجعه آن وقت است که دیگر این بو را از فرط تکرار و عادت احساس نکنیم.
بویی حس نمیکنید؟ ( صفحه آخر کتاب)