هدف بوکزیستو آشنایی شما با کتاب خوانی است، لذتی که در خواندن کتاب هست را فقط دوستانی میدانند که کتاب از آنها جدا نمیشود... دوست دارید تمام کتاب های مورد علاقه تان را بخوانید ولی زمان یا انگیزه ندارید؟ راه حل ما بشما اینست که اجازه دهید کتاب در زندگی شما برای خودش قدم بزند... سپس گهگاهی به او سر بزنید... بیایید ماجراجویی خودتان در کتاب خوانی را شروع کنید...
مشخصات کتاب
نام کتاب: شازده کوچولو
نویسنده: آنتوان دو سنت اگزوپری
ملیت نویسنده: فرانسه
سال انتشار: ۱۹۴۳
معرفی کتاب
اگر بخواهیم بگوییم که کل کتاب شازده کوچولو را می توان در چند جمله ای که روباه در قالب راز به شازده کوچولو گفت جمع بندی کنیم، اغراق نکردیم. جز با چشم دل هیچ چیز را چنان که باید نمیشود دید. نهاد و گوهر را چشم سر نمیبیند.ارزش گل تو به قدر عمری است که به پایش صرف کردهای. تو تا زندهای نسبت به آنی که اهلی کردهای مسئولی، تو مسئول گلتی... کتاب شازده کوچولو خلق شده است که به ما این مسائل را یادآور شود.
سرگذشت آنتوان دوسنت اگزوپری
از فرانسه تا خیال پردازی با شازده
آنتوان ماری جین باتیست راجر دو سنت اگزوپری ملقب به دو سنت اگزوپری متولد 29 ژوئن سال 1900 در شهر لیون فرانسه. یک نویسنده، شاعر، روزنامه نگار و خلبان فرانسوی بود. او برنده چندین جایزه عالی ادبی شده است. او را بیشتر به خاطر رمان شازده کوچولو میشناسند تا کتابها و نوشتههای دیگر او مثل هوانورد، پیک جنوب، پرواز شبانه، نامه ای به یک گروگان و...
آنتوان دو سنت اگزوپری قبل از جنگ جهانی دوم یک خلبان تجاری بود که در خطوط پست هوایی اروپا، آفریقا و آمریکای جنوبی فعالیت میکرد. زمانی که جنگ جهانی دوم شروع شد به نیروی هوایی فرانسه پیوست و در ماموریتهای شناسایی تا زمان آتشبس فرانسه با آلمان در سال 1940 فعالیت داشت. او بعد از آتشبس و عزل از نیروی هوایی فرانسه، به خاطر ترغیب دولتش برای ورود به جنگ علیه آلمانیها به ایالات متحده آمریکا سفر کرد.
آنتوان دوسنت اگزوپری 28 ماه یعنی نزدیک 3 سال را در آمریکا گذراند و در این مدت یکی از بهترین و مهمترین کتابهای خود را نوشت. از سال 1940 تا 1943 سه کتاب خلبان جنگ، نامه به یک گروگان و شازده کوچولو را نوشت. سپس باوجود اینکه از نظر سلامتی حال مساعدی نداشت ولی به نیروی هوایی آزاد فرانسه در شمال آفریقا پیوست. در 31 ژوئیه 1444 در یک عملیات شناسایی بر فراز دریای مدیترانه هواپیمای آنتوان ناپدید شد و دیگر از او خبری نشد...
خانواده و دوران جوانی
آنتوان دوسنت اگزوپری در لیون و در خانوادهای اشرافی، کاتولیک و اصیل متولد شد. او سومین فرزند از پنج فرزند خانواده اگزوپری بود. پدرش یعنی ویسکونت ژان دو سنت اگزوپری قبل از چهارمین تولد پسرش آنتوان، بر اثر سکته در ایستگاه قطار درگذشت. بعد از مرگ پدرش وضعیت کل خانواده اگزوپری تحت تاثیر قرار گرفت و به اشراف فقیر تبدیل شدند.
آنتوان دو سنت اگزوپری سه خواهر و یک برادر داشت. برادر کوچکتر او به اسم فرانسوا در 15 سالگی براثر تب روماتیسم درگذشت. فرانسوا برای آنتوان نزدیکترین و محرمترین فرد در زندگیاش بود. در زمان مرگ برادرش، آنتوان نزد تخت فرانسوا رفت، و بعدا در مورد این روزها نوشت که "... برای یک لحظه بی حرکت ماند. گربه نکرد. او به آرامی مثل یک درخت جوان سقوط کرد...".
دقیقا مانند تصویر پایانی که در کتاب شازده کوچولو در قسمت اوج گیری او میبینیم. نویسنده جوان پس از مرگ برادرش از خانوادهاش، مادر و سه خواهرش، مراقبت میکرد.
در سال 1921 سنت اگزوپری خدمت نظامی خود را به عنوان یک سرباز درجه یک آغاز کرد و به نوهوف در نزدیکی استراسبورگ اعزام شد. در آنجا او دروس خصوصی پرواز را گذراند و سال بعد به او پیشنهاد منتقل شدن از ارتش فرانسه به نیروی هوایی فرانسه داده شد.
در آن زمان آنتوان اولین سانحه هواپیمایی را تجربه کرد. بعد از آن وارد یک کار اداری شد که زیاد نتوانست دوام بیاورد و در سال 1926 دوباره شغل خودش را به عنوان خلبان از سر گرفت.
سقوط اول در صحرا
در 30 دسامبر 1935 آنتوان دوسنت اگزوپری به همراه همکار و ناوبر خود، آندره پرووت، برای شکستن رکورد سرعت در یک مسابقه، در ساعت 2:45 بامداد بعد از 19 ساعت و 44 دقیقه پرواز در صحرای لیبی سقوط کردند.
آن دو به طور معجزه آسایی از این سانحه جان سالم به در بردند، اما در گرمای شدید کویر و با کم آبی مواجه بودند. آنها هیچ تصویری از آن مکان نداشتند و تنها آذوقه آنها مقداری میوه و مقداری نوشیدنی و کمی دارو بود که فقط یک روزشان را جواب میداد.
بعد از سه روز سختی کشیدن و بی آبی یک بادیه نشین سوار بر شتر آنها را پیدا کرد و از این شرایط نجات یافتند. کتاب زمین انسانهای آنتوان دو سنت اگزوپری الهام گرفته شده از این سقوطشان است. همچنین بخشی از کتاب شازده کوچولو که درباره خلبانی سقوط کرده در صحراست نیز از این ماجرا الهام گرفته است.